معماران: دفتر معماری شصتوسه، طراحی روشمند فضا | علی حیدری، زهرا خانیکی
مساحت زمین: ۳۰۰ مترمربع
مساحت زیربنا: ۱۴۰۰ مترمربع
عکس: محسن آزاده
بنای مسکونی الوند، خانههایی جایگزین خانه قدیمی صاحبخانه در همین زمین است.
طبق تجربه زندگی کارفرما در خانهای که فضاها بی واسطه به هم میرسیدند و از همه جا دید داشتند، اولین خواسته نظام فضاییای متفاوت با خانه پیشین بود. طیفی از فضاهای خصوصی و عمومی طراحی کردیم که به هم دسترسی دارند ولی درجاهایی دیدشان به هم محدود شدهاست. مثلا آشپزخانه همزمان فضایی جدا از فضای مهمان است و از مهمانخانه دید مستقیم ندارد، اما به نشیمن به عنوان فضای مورد استفاده هر روزه و به غذاخوری که از لحاظ کاربردی مرتبط است، متصل است. نتیجه آن که فضاها در عین حال که حریم دیداری دارند، سیالاند.
سادگی، پیچیدهتر از پیچیدگی
باورمان این است که رسیدن به سادگی کار چندان سادهای نیست؛ باید همه پیچیدگیها و حاشیهها را بالا و پایین کنیم، پالایش کنیم و در نهایت انتخاب کنیم. تنوع مصالح و جزییات که کمتر باشد، اجزای دیگر فضا مثل تناسبات و نور و دید به همان اندازه دیده میشوند؛ فضا به عنوان کلیتی یکپارچه و ساده درک میشود و ساکنان متفاوت خانهها، رنگ زندگی خودشان را به راحتی به خانه میآورند.
ذهن باغچه دارد آرام آرام از خاطرات سبز تهی میشود
در بازه زمانی سیسالهای زندگی بیشتر ساکنان تهران از خانهها به آپارتمانها منتقل شدهاست. در این تغییر سریع، بعضی کیفیتها و فضاها جا ماندند و جایگزینی پیدا نکردند. در خانهها، زندگی در ترکیبی از فضاهای باز و بسته جریان داشت. حیاط خانه فضای باز خصوصیای بود که منظری سبز میساخت و برای هر کدام از ما بستری برای فعالیتهای گوناگون بود. این تجربه زیستی، ایده اصلی طراحی شد، تا امکان استفاده از فضاهای متنوع باز و بسته را در این بنا زنده کنیم. بر این اساس دو گونه خانهی دیگر با حیاطهای خصوصی به کارفرما پیشنهاد دادیم. در خانههای طبقه سوم و چهارم، حیاط در میان اتاقهای خواب و نشیمن خصوصی قرار دارد؛ فضای نیم باز بستری برای فعالیتهای متنوع است و برای فضاهای مجاورش نور و منظره ساختهاست. در طبقه پنجم، حیاط به آسمان وصل شده و در بدو ورود در عمیقترین نقطه نوری ساختمان، ساکنان و مهمانان را به نور و منظره دعوت میکند. در گرمترین روز سال، هنگام عکاسی از بنا متوجه شدیم که حیاطها جریان طبیعی جابه جایی هوای مطلوبی هم میسازند.
خانهها از هر دو سو، تنها منظرهای از خانههای بلند و کوتاه و نامتجانس همسایه با فاصلهای نزدیک دارند. فکر کردیم حالا که حیاطهای مفصلی در خانه هست، میشود بدون اشغال سطح زیادی از بنا، با تراسهای کوچکی با جاگلیهای بیرون زده از سطح نما، هم برای فضاهای داخلی و هم برای کوچه و همسایگان روبهرو منظره بسازیم.
عمق زمین نسبتا زیاد است. حیاطها نور را به میانه خانه میکشانند، بدون آن که از نورگیرهای کم کیفیت طبق ضوابط روی کاغذ استفاده شدهباشد.
آرامش در حضور دیگران
نما را جدا از ماهیت درونی ساختمان ندیدیم، در نتیجه پوسته بیرونی ساختمان در هر دو سو، بروز ظاهری فضاهای نیمباز سبز و تغییر الگوی خانهها در طبقات است. جزییات ساده طراحی شدهاند تا بدون جلوهگری، کمی از آشفتگی چهرهی کوچه کاسته شود و به شهر احترام گذاشته شود.
فضای ورودی پیاده را جدا از ورودی سواره و کاملا شفاف طراحی کردیم و کمی از پیاده رو عقبنشینی کردیم، تا معبر پیاده را خودمان کمی گشوده کنیم و ارتباط دیداری با خیابان داشته باشیم و بنا را با جدارهی پیاده کوچه آشتی دهیم.
در همهی فضاهای سبز و در مقیاس انسانی برخورد با بنا، از آجر که مصالح با تناسبات کوچکتری است استفاده شده، در عین حال رنگ و سبک چینش آجرها مطابق با روح کلی ساختمان است.